اهورااهورا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

گل زندگی ما

17 تا 21 فروردین 94

1394/1/22 0:02
نویسنده : مامان اهورا
842 بازدید
اشتراک گذاری

خداوندا بر پسرم این نعمت را ارزانی دار که:بیشتر در پی تسلا دادن باشد تا تسلی گرفتن و بیشتر در پی فهمیدن باشد تا فهمیده شدن

سلام گل پسر نازم ،امروز 21 فروردین 94 روز مادره ،امروز اومدم ازت تشکر کنم به خاطر اینکه به واسطه وجود تو امروز برای من هم نه تنها روز زن بلکه روز نام پر افتخار مادر هست به خاطر وجود تو امروز به خودم میبالم ،ممنونم عزیزم که هستی ،به خاطر تمام لحظه های  خوبی که به واسطه وجودت برام بوجود میاری ازت ممنونم ،امیدوارم تا همیشه شایسته این نام باشم و فرزند خوبی تربیت کنم ،آمین

دیشب برای عزیز و مادرجون پارچه پیراهنی خریدیم ،برای عزیز رو دیشب دادیم چون خونه خاله ،بالا بود اما برای مادرجون رو امروز بعداز ظهر وقتی بابایی از سر کار اومد بردیم با عزیز و خاله حمیده ،امروز بعد ناهار من و تو رفتیم خونه عزیز و چندتا عکس با هم گرفتیم این هم عکسها

اینهم عسهای دیروز خونه عزیز

متاسفانه امروز از مادرجون یادم رفت عکس بگسرم البته حالش هم زیاد خوب نبود آنفولانزا گرفته بود 

و اینهم جوجه هایی که دیروز تو بازار برات خریدم که البته ازشون میترسی و میگی منو میخورنو در عین حال دوستشون داری اما بهشون دست نمیزنی

اقا اهورا مثلا داره از جوجه ها عکس میگیره 

و جالبتر اینکه عکسها رو بهشون نشون هم میدهتعجب

و اینهم آقای دکتر من

و بادکنکهایی که بابا برات خریده 

سه شنبه 18 فروردین هم عروسی پسر دایی بابا دکتر آرشاک بود که امیدوارم یک روز هم عروسی دکتر اهورا باشه،اینهم عکس تو عروسی که خسته بودی

خدایا بالاترین خواهش: فاصله بگذار میان پسرم و هرآنچه نمی گذارد بندگی کند

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)