23بهمن تا 15اسفند
سلام اهورای گلم ،اینروزا سرم خیلی شلوغه ،روزای پایانی سال 1393 هست و من هم مثل بقیه در حال خونه تکونی هستم وهم شیرینی و کلوچه پختن و خونه تکونی خونه عزیز و...بالاخره فقط اومدم تا یادم نرفته عکسهای تا 15اسفند رو بزارم، پس با هم ببینیم
جورابایی که عزیز برات بافته
بازی با وسایل کابینت که خودم برات گذاشتم
پسرم عروس شده
وقتی کار فنی داری دلت نمیخواد من ببینمت و یکجا کز میکنی این از اون لحظه هاست
اهوراو بازی با خودش
اون گیتار سبز مال کیانه که تو از ماشین مامانش البته با اجازه برداشتی و بابایی وقتی دید رفت مثل همون اما سبزش رو برات خرید بعد مال کیان رو بردیم بهش دادیم
اینم فرنی برای اهورا و فرزام البته با تزیین با شابلونهای بازی فرزام
اینم آقا اهورا که با اونکه آب بازی خیلی دوست داری اما دلت نمیخواد سرت رو بشوریم یا آب بریزیم میگی خفه میشم ،
اینم بایسیکیل ران من
دسر یخچالی که مامان با بیسکویت پتی بور درست کردم و خیلی خوشمزه بود
مامان دارم کاردستی درست میکنم
اینم کاردستی مامان (پرنده)
و بازم کابینت بازی
موهای خوشکل پسرم که اتو کردم صاف شده
لباسهای عید آقا اهورا البته ساس بندش رو بعدا خریدیم
تولد داداش فرزام
دوستای داداش فرزام
و چندتا از هنرمندیهای مامان دراین چند روز البته تا 15اسفند
کیک نعنا
کیک شکلاتی خیس فوق العاده خوشمزه
پیراشکی مرغ دودی
و غذای روز سلامت داداش فرزام کیک هندوانه ای و نان خرما پیچ و پیراشکی مرغ دودی
سالاد الویه بابا نوئل تولد داداش فرزام
و میز عصرانه برای تولد داداش فرزام که شامل ژله رولی گل رز،پیراشکی میکری،پیتزای مافینی،سالاد الویه بود
امروز به من میگی مامان بخند ببین اینجوری و خودت بلند میخندی کلی خجالت کشیدم عزیزم امیدوارم همیشه دلت شاد و لبت خندان باشه ،دوستت دارم دنیای من